کتاب سرزمین مکریان : روایت مهاباد
جهت نمایش قیمت و خرید، سایز محصول خود را انتخاب کنید
محصولات مشابه
سرهنگ سیدمحمدعلی شریف النسب «تیمسار قرنی، رییس ستاد مشترک ارتش، وقتی ماجرای سقوط پادگان را شنید، مرا احضار کرد و گفت پزشک پور تیر خورده، پادگان غارت شده و فرمانده لشکر 64 هم خسته به نظر می رسد و ممکن است در این منطقه ی حساس، وقایع دیگری نیز اتفاق بیفتد. ساعت 12 شب بود و شهید قرنی داشت به منزل می رفت. گفتیم تیمسار! کمی تأمل کنید. ما یک نظامی قوی و مدبر برای فرماندهی لشکر پیدا کرده ایم. پرسید کیست؟ گفتیم سرهنگ قاسمعلی ظهیر نژاد. ظهیر نژاد پنج سال پیش بازنشسته شده بود. تلفن کردیم و نیم ساعت بعد با لباس شخصی آمد. قرنی گفت از این لحظه شما فرمانده پادگان ارومیه هستید. حرکت کنید. ظهیر نژاد گفت اجازه بدهید فردا بروم. دخترم تنهاست. قرنی گفت راننده ی من به همراه همسرم دنبال دخترتان می روند و ایشان را به خانه ی ما می آورند. آقای ظهیرنژاد گفت اطاعت می شود و رفت. ایشان را به فرودگاه رساندند و او رفت ارومیه.»
مشخصات
دیدگاه ها













